هیچ میدونی تو این لحظه که درحال نوشتنم اشک تو چشام حدقه زده،اما جای حِق حِق کردنم نیست.هیچ میدونی دلم خیلی گرفته،هیچ میدونی گونه هام خیس باران شده از اشکچشمانم .هیچ میدونی،تنهائیامو فقط با فکر کردن به تو پُر میکنمهیچ میدونی،تنها دلخوشیم تواین دنیای بیرحم بودن توست .توئی که با جوانمردیت ومهربانیت به من انگیزه ادامه زندگی وزنده بودن میدهی. زندگی تو این دنیای بیرحم صبر ایوب پیامبر میخواهد که ما نداریم. بگوپس کی میائی؟؟؟؟؟؟؟هیچ میدونی،حتی نفس کشیدن هم خیلی سخت شده!هیچ میدونی مهربانی وانسان بودن جای خودرابه ظلم وآزار داده.تاکی میخوای نظاره گر باشی ودم نزنی.تاکی میخوای ببینی وسکوت کنی،تا کی میخوای من چشم انتظار صبر کنم.به خودت قسم که دیگه نای ادامه زندگی نیست.فکر چاره باش به حق جد یتیم نوازت مولا امیر المومنین(ص).اِِرحّم ضّععف بّدّنی ورِقّه جِلدی
سلام بر طبیب دلهای خسته(مهدی فاطمه).....
تو ,زندگی ,میدونی ,میخوای ,دنیای ,فکر ,تاکی میخوای ,دنیای بیرحم ,هیچ میدونی ,ادامه زندگی ,تو این
درباره این سایت